• 11 ماه پیش

  • 138

  • 08:33

هزار و یک شب ۶۶۷ ششصد و شصت و هفتم قصه‌گو شهرزادفتوحی هنر و زندگی شهرزاد

هنر و زندگی شهرزاد
1
توضیحات


همراه شوید

بنیوشید

بنوشید 

بنوشانید

شب ششصد و شصت و هفتم ۶۶۷


کلیجان و قورجان امیر لشکر که رستم نام داشت را با تخت او برداشتند و هنوز شب از نیمه در‌نگذشته بود که به ملک برسیدند. 

📖📖📖

 مادر فخر‌تاج گفت: ای ملک او را مکُش که به سرزنش گرفتار آیی ولکن او را به زندان کن تا در زندان بمیرد و شب دو تن از خاصان را فرمود او را در رود جیحون بیفکنند، ایشان نیز چنان کردند که ملک بفرمود و نام ِ فخر‌تاج از جهان گم شد. 


تصویر را تصور کن!

بین‌خط‌های هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو... 

به روال‌های ناروایی که هنوز از پسِ قرن‌ها برقرار مانده بیندیش...

«هزار‌ویک ‌شب»

ترجمه‌ی عبداللطیف تسوجی تبریزی


قصّه‌گو #شهرزادفتوحی 

تنظیم #مجتبی_میر‌سمیعی 

باشد که قصّه، چترِ باران غصّه‌ها شود

باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد

 در دریا‌های توفانی این جهان...

هنر و زندگی شهرزاد 

🎧یوتیوب

https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0

#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب 

Shahrzad Art&Life

@ShahrzadArtandLife 

مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:

@ShahrzadFotouhi


با صدای
شهرزادفتوحی
هنروزندگی شهرزاد
شهرزادقصه‌گو

رده سنی
محتوای تمیز