• 1 سال پیش

  • 418

  • 09:49

قسمت شانزدهم-ب: باد آمد و برگ لاله را بُرد!

پادکست لیلی و مجنون
0
توضیحات

لیلی مدتی طولانی به ظاهر به خاطر از دست دادن شوهر اما در دل به سبب رنج دوری از قیس گریه ها و مویه ها سرمی دهد. گرچه شوهرش مرده اما او محدودتر شده و دیگر نمی تواند با قیس ارتباطی بگیرد و این درد تن و جان او را خرد می کرد. خانوادۀ لیلی به گمان این که بی‌تابی های او در سوگ همسر است در صدد معالجۀ او برنمی آیند و زمانی طبیب بر سر بالین بیمار می آید که تبی جان سوز و دردی استخوان سوز بر وجود نازک لیلی نشسته و دیگر از دست طبیب کاری ساخته نیست.

در چنین حالی لیلی یک روز در خلوت، راز دلش را به مادرش بازمی گوید و وصیت می کند که مادر پیام او را به قیس برساند و بگوید که: لیلی درحالی جان داد که داغ عشق تو را در دل و نام تو را بر زبان داشت. همچنین به مادرش تاکید می کند: وقتی قیس بر سر گور من می آید مبادا او را برنجانید و از سر خاک من برانید...

آنگاه مادرش را بدرود می کند و در آغوش او برای همیشه چشم برهم می نهد!



با صدای
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها