• 6 سال پیش

  • 426

  • 02:36

راوی شهرکتاب آنلاین

شهرکتاب آنلاین
0
توضیحات
برنامه راوی شهر کتاب جهالت اثر میلان کوندرا راوی خانم زینب اسماعیلی در یکی از رباعی هایش از اندوه صحبت میکند، می گوید که میخواهد با این اندوه خانه ای بسازد و خودش را سیصد سال درآن حبس کند!سیصد سال! همه ی ما دیده ایم که تونل سیصد ساله ای جلو ما باز شده. خب ، ماهم این جا دیده ایم پس، چرا هیچکس نمیخواهد بفهمد؟ (چون ما ، اگر احساساتمان اشتباه باشند ، اگر تاریخ آن ها را مجاز نداند، تصحیح شان میکنیم) از آن گذشته، همه فکر میکنند ما رفتیم تا خوش بگذرانیم و راحت باشیم.از مشکلاتی خبر ندارند که در یک دنیای بیگانه جلو آدم سبز میشود. می فهمی؟؟ کشورت را با یک بچه در بغل و یکی در شکمت ترک کنی ، شوهرت را از دست بدهی ، دوتا دختر را در بدبختی بزرگ کنی ... ساکت شد و میلادا گفت : بی معناست که همه ی این ها را برای آن ها تعریف کنی .برای مردم هیچ فایده ای ندارد که سر این بحث و جدل کنند که در رژیم قبلی ، کی بیشتر آسیب دیده .بله ، هرکس دوست دارد او را یک قربانی بدانند خوشبختانه این مسابقه برای فهمیدن این که کی بیشتر آسیب دیده ، دیگر تمام شده امروز مردم به این می بالند که موفق شده اند ، نه به این خاطر که رنج کشیده اند . اگر حالا مردم مایلند به تو احنرام بگذراند، به خاطر این نیست که زندگی سختی داشته ای ، به خاطر این است که تو را کنار یک مرد ثروتمند میبینند! آن قدر در گوشه ی سالن صحبت میکنند که دیگران هم دور آن دو جمع میشوند . انگار عذاب وجدان دارند که آن چنان که باید ، به میزبانشان نپرداخته اند ، وراجی میکنند و خودشان را مهربان نشان می دهند مستی آبجو پر سر وصدا تر و سرخوشانه تراز مستی شراب است . زنی که از همان اول آبجو خواست ، با صدای بلند می گوید : به هرحال باید شراب تو را امتحان کنم! و خدمتکار را صدا می زند تا بطری های دیگر راهم بازکند و گیلاس ها را پر کند ...

با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads