تمامي معادلات مربوط به جسم خاكي را به هم ميريزند. مرگ معناي متعالي مييابد.شرف و غيرت و حيثيت، افسار اراده را به دست ميگيرد و مينهاي در كمين و گلولههاي آتشين، گل واژههايي ميشوند كه خط بهشت را مينمايانند، اما سوار بر ابر گاز خردل شدن، هجوم بر اهريمني نامرد كه پاي هر مردي در برابرش ميلرزد، كاري است شگرف و حيرتآور. «ابوالفضل پازوكي» که در جبهه او را به آقاي شيميايي ميشناختند مأمور خنثيسازي موشكهايي ميشود كه به محض فرود در ميان رزمندگان، بايد كه دست بر حلقوم گازهاي مسموم گرفته و نگذارد باد ناموافق ، دودها را به سوي ياران كربلايي ببرد. حتي اگر اژدهاي شيميايي تمام وجودش را در برگيرد و در عمق گودال ايجاد شده توسط موشك، محو شود و كسي قامت رعنايش را ديگر نبيند.
اولین نفر کامنت بزار
یک لحظه احساس کردم برق تمام وجودم رافراگرفت. خو...
مصاحبه با «سعيد كري...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است