• 1 سال پیش

  • 47

  • 06:14
توضیحات
  • بسم الله الرحمن الرحیم


  • فصل دهم


راوی:


حسین دیگر هیچ نداشت که فدا کند، جز جان که میان او و ادای امانت ازلی فاصله بود... و اینجا سدره المنتهی است. نه... که او سدره المنتهی را آنگاه پشت سرنهاده بود که از مكه پای در طریق کربلا نهاد.. و جبرائیل تنها تا سدره المنتهی همسفر معراج انسان است . او آنگاه که اراده کرد تا از مكه خارج شود گفته بود: من کان فینا باذلاً مهجته و موطناً علی لقاءالله نفسه فلیرحل معنا، فاننی راحل مصبحا ان شاءالله تعالی. سدره المنتهی مرزدار قلمرو فرشتگان عقل است.

اما قلمرو آل کسا، ساحت امانتداری و اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمی دهند که هیچ ، بال می سوزانند .



  • بر اساس کتاب فتح خون نوشته سید مرتضی آوینی



با صدای
عطیه علی همتی

رده سنی
محتوای تمیز