توضیحات
غزل شماره 365:
عمريست تا به راه غمت رو نهادهايم
روی و ريای خلق به يک سو نهادهايم
طاق و رواق مدرسه و قال و قيل علم
در راه جام و ساقی مه رو نهادهايم
هم جان بدان دو نرگس جادو سپردهايم
هم دل بدان دو سنبل هندو نهادهايم
عمری گذشت تا به اميد اشارتی
چشمی بدان دو گوشه ابرو نهادهايم
ما ملک عافيت نه به لشکر گرفتهايم
ما تخت سلطنت نه به بازو نهادهايم
تا سحر چشم يار چه بازی کند که باز
بنياد بر کرشمه جادو نهادهايم
بی زلف سرکشش سر سودايی از ملال
همچون بنفشه بر سر زانو نهادهايم
در گوشه اميد چو نظارگان ماه
چشم طلب بر آن خم ابرو نهادهايم
گفتی که حافظا دل سرگشتهات کجاست
در حلقههای آن خم گيسو نهادهايم
تعبیر غزل 365:
اگرچه دیگران با گوشه و کنایه سعی می کنند شما را از کاری که می کنید پشیمان کنند، اما ناامید و سست نشوید و سعی کنید با تمام توان برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید. آن چه در زندگی دارید همه به لطف پروردگار و تلاش خودتان حاصل شده، مراقب باشید تا آن چه به سختی به دست آورده اید به راحتی به باد ندهید.
با صدای
موسوی گرمارودی
ایمان اسلام پناه