• 2 سال پیش

  • 12

  • 01:38

غزل و تعبیر شماره 356 - غزل شماره 356

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 356: گرم از دست برخيزد که با دلدار بنشينم ز جام وصل می‌نوشم ز باغ عيش گل چينم شراب تلخ صوفی سوز بنيادم بخواهد برد لبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شيرينم مگر ديوانه خواهم شد در اين سودا که شب تا روز سخن با ماه می‌گويم پری در خواب می‌بينم لبت شکر به مستان داد و چشمت می به ميخواران منم کز غايت حرمان نه با آنم نه با اينم چو هر خاکی که باد آورد فيضی برد از انعامت ز حال بنده ياد آور که خدمتگار ديرينم نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذير افتد تذرو طرفه من گيرم که چالاک است شاهينم اگر باور نمی‌داری رو از صورتگر چين پرس که مانی نسخه می‌خواهد ز نوک کلک مشکينم وفاداری و حق گويی نه کار هر کسی باشد غلام آصف ثانی جلال الحق و الدينم رموز مستی و رندی ز من بشنو نه از واعظ که با جام و قدح هر دم نديم ماه و پروينم تعبیر غزل 356: شرایط نابسامان و کنترل اوضاع از دست شما خارج شده، همیشه از سختی های راهی که در آن قدم گذاشته اید، آگاه بودید. همچنان در برابر مشکلات و رنج ها مقاومت کرده و استوار باشید. به زودی لطف و رحمت خداوند شامل حال تان می شود و تحمل این همه سختی نتیجه خواهد داد. انسان صادق و وفاداری هستید، تنبلی نکنید و کارها را به تعویق نیندازید.

با صدای
موسوی گرمارودی
ایمان اسلام پناه
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads