• 2 سال پیش

  • 17

  • 01:49

غزل و تعبیر شماره 101 - غزل شماره 101

فال حافظ
0
توضیحات
غزل شماره 101: شراب و عيش نهان چيست کار بی‌بنياد زديم بر صف رندان و هر چه بادا باد گره ز دل بگشا و از سپهر ياد مکن که فکر هيچ مهندس چنين گره نگشاد ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ از اين فسانه هزاران هزار دارد ياد قدح به شرط ادب گير زان که ترکيبش ز کاسه سر جمشيد و بهمن است و قباد که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد ز حسرت لب شيرين هنوز می‌بينم که لاله می‌دمد از خون ديده فرهاد مگر که لاله بدانست بی‌وفايی دهر که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد بيا بيا که زمانی ز می خراب شويم مگر رسيم به گنجی در اين خراب آباد نمی‌دهند اجازت مرا به سير و سفر نسيم باد مصلا و آب رکن آباد قدح مگير چو حافظ مگر به ناله چنگ که بسته‌اند بر ابريشم طرب دل شاد تعبیر غزل 101: آرزوهای دور و دراز ممکن است شما را به بیراهه کشانده و دچار خیالات و توهمات باطل شوید، عمر انسان کوتاه است و باید از روزهایی که می گذرد نهایت استفاده را بکنید. با غرق شدن در خیالات وقت خود را بیهوده هدر ندهید. از زندگی لذت ببرید و از فرصت ها استفاده کنید. چیزی که نام شما روی آن باشد را به دست خواهید آورد. نگران نباشید!

با صدای
موسوی گرمارودی
ندا گلرنگی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads