در اولین سالتحویلی که قرارست هانی و نیلوفر در خانهٔ حیات، جشن بگیرند؛ نیلوفر، با درد زایمان به بیمارستان میرود.هانی تنهاست، اما میخواهد خانه دستنخورده بماند و زندگی در اینجا شروع نشود تا نیلوفر ب...
در اولین سالتحویلی که قرارست هانی و نیلوفر در...
شما بوی مهر رو حس میکنید؟... امسال که انگار مهر نیستا... بیمهریه! آخه هیچی صفای با هم بودنِ بچههای مدرسهای رو نداره!
این دانه انار هم قصهٔ مهر و صداقت با حال و هوای دانشآموزیه......
شما بوی مهر رو حس میکنید؟... امسال که انگار مهر ن...
هر شهر، یه کتابِ بستهست، از رازهای خونهها؛ که باید خوند.
شهر یزد یه انارِ سرخه. شفاف و پیچیده و وسوسهبرانگیز؛ با دونههای ظاهرا شبیه به هم.
برای خوندن هر راز، باید انار رو برید.
دانه اول انار:...
هر شهر، یه کتابِ بستهست، از رازهای خونهها؛ که با...
کوچه به کوچه رد میشیم تا سر قرار. که گل انارها چشمک میزنن. وسوسههای سرخی که لبِ دیوار کاهگلی، دلبری میکنن و خبر میدن که اینجا قصهای داره خاک میخوره...
بعضی گلانارا میرسن. قصه میشن. باید صب...
کوچه به کوچه رد میشیم تا سر قرار. که گل انارها چش...
09:58
721
4 سال پیش
09:58
توضیحات
روایتِ خانههای فراموش شده…راویِ ارتباط بین انسان و فضا و در جستجوی مفهومِ خانه!