عنوان داستانک : " هیس؛...
ترانه پایانی: آهنگ فرانسوی
Parler à...
عنوان داستانک : " برای...
عنوان داستانک : " و فردا چه کسی نان آور خانه خو...
عنوان داستانک : " قلب ها همیشه ، نمی میرند"
...همیشه دوست داشتم پدرم را بشنوم
داستان های...
پدرم فرد رومانتیک و کاریزماتیکی بود و اهل نوشتن.در دوران کودکی و ابتدای نوجوانی پدرم تنها کسی بود که برای انشا نوشتن ازش کمک می خواستم. از زبون مامانم و خاطره های جوانی و آشنایی شون شنیده بودم که یک گونی بزرگ نامه های عاشقانه برای مامان نوشته بود ❤️( واسه این میگم که همه اون نامه ها رو توی یک گونی بزرگ در انبار تا مدتها نگه داشته بودن) . یکی از آرزوهای نوجوانی ام دستیابی به اون گنجینه عاشقانه بود؛ و زهی خیال باطل ! من هرگز حتی به یکی شون هم دست پیدا نکردم. و بعدها فهمیدم که اون مامان بوده که همه رو ریخته دور ! شاید از ترس اینکه سه تا بچه نوجوونش به اون گنجینه ممنوعه دست پیدا کنن. گرچه بعدها فهمیدم ازین هیجان زودگذر و مخربش پشیمون شده !دوازده سال پیش ، چندین ماه پس از درگذشت پدرم در خالی کردن طبقات بالای کمدها به یک دفترچه قدیمی دست پیدا کردم که داستانهای دستنوشته پدرم ، متعلق به قبل ازدواج پدر و مادرم بود . تونستم دور از چشم همه برش دارم و در جایی که تا پارسال فراموش کرده بودم پنهانش کنم تا در فرصت مناسبی که دوازده سال پیش نیومد بخونمش. و حالا یکسال است که...اپیزودهایی که می شنوید داستانهای اوست.داستانهای پدرم، با صدای دخترش.انتشار این داستانکها ادای دین منست یه پدری که تا ابد در قلبم زنده است. و یادش زنده ام میدارد و نامش افتخارم است. بشنوید و اگر لذت بردید، برایش نور و آرامش طلب کنید.
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است