آژاریان ، یک افسانه ایرانی

ضاد هستم
162
میانگین پخش
968
تعداد پخش
3
دنبال کننده
آژاریان - نبرد سایه هافصل پنجمسایه های خونیننویسنده و گوینده: امیرحسین زارعبا گذر از یک تنگای مخوف میان صخره های سر به فلک کشیده، وارد دره مارپیچی شدند. دیواره های دره به قدری بلند بود که حتی نور به س...

آژاریان - نبرد سایه ها

<...

39:20
  • 152

  • 1 ماه پیش
39:20
آژاریانفصل پنجم - آفتاب و صحرانویسنده و گوینده: امیرحسین زارعجمعیت دیوان خاموش شدند. کسی جرأت نکرد سخنی بگوید. اما حقیقتی که در پرده‌ای از تاریکی پنهان مانده بود، در میان شعله‌های سرخ اردوگاه زبانه م...

آژاریان

30:34
  • 85

  • 1 ماه پیش
30:34
  • 125

  • 1 ماه پیش
آژاریان: نبرد سایه هافصل سوم - ناجیگوینده و نویسنده: امیرحسین زارعجنگل‌های اطراف کوه بیداد رو به خشکی می‌رفتند. تاریکی رفته‌رفته گسترش می‌یافت و انگار روح طبیعت، پا به فرار از آن منطقه گذاشته بود. روس...

آژاریان: نبرد سایه ها...

34:15
  • 125

  • 1 ماه پیش
34:15
  • 149

  • 1 ماه پیش
آژاریان: نبرد سایه هافصل دوم - شهر زرگوینده و نویسنده: امیرحسین زارع (ضاد)اما کمتر کسی از دخمه های زیر قصر با خبر بود. دخمه هایی که پر از حرف بودند. هر دو طرفشان مملوء از سلول های تاریک بود و زندانی ه...

آژاریان: نبرد سایه ها

20:21
  • 149

  • 1 ماه پیش
20:21
آژاریان: نبرد سایه هافصل اولدژ آفتابفرسنگ ها دورتر، در بلند ترین نقطه کوه بیداد، صدای فریاد های گوش خراشی شنیده میشد. موجودی عظیم الجثه و غیر معقول با پوستی براق و بی روح، به سرعت وارد غار کوه بیداد ش...

آژاریان: نبرد سایه ها...

24:31
  • 238

  • 1 ماه پیش
24:31
مقدمه رمان آژاریان، جنگ سایه هازمین میدان نبرد زیر پای سربازان، وهمناک به نظر میرسید. هوا پر از بوی خون و دود؛ خاک زیر پا به خاطر خون خشک شده، گِلی تیره و چسبناک شده بود. اجساد سربازان درهم و برهم روی...

مقدمه رمان آژاریان، جنگ سایه ها

03:43
  • 219

  • 1 ماه پیش
03:43
shenoto-ads
shenoto-ads