• 7 سال پیش

  • 15.8K

  • 03:22

سوزن گرامافون گیرکرده است

داستان شب
1
توضیحات
یکی بود یکی نبود سوزن گرامافون گیر کرده. سرم را برمی گردانم . از پشت پنجره با شیشه های دودی آسمان را می بینم که چقدر به من نزدیک است و من در این طرف پنجره بر روی صندلی آرام نشسته ام و اسلحه ای را به سمت قلبم نشانه رفته ام. چند لحظه بعد به آرامی ماشه اسلحه را می کشم ...

shenoto-ads
shenoto-ads