.از روزی که امتیاز دارسی بر کاغذ نشست، تا شبی که مهر کنسرسیوم بر سند نفت ایران خورد، نیم قرن گذشت
.در این سالها، رجال و دیپلماتها، تاجدار و بیتاج، دربار و مجلس، یک به یک، در صحنه آمدند و رفتند
.گاهی امید جرقه زد؛ گاهی ناامیدی سایه انداخت
.نهضت ملی شدن نفت، اوج خواست یک ملت بود برای به دست گرفتن حق خود؛ اما با کودتا، سایهی سنگین نفوذ بیگانه بازگشت
.این داستان، تنها ماجرای نفت نیست؛ حکایت تنهایی یک کشور است
.نفت، آینهای شد که در آن، توان و ضعف، اتحاد و پراکندگی، امید و شکست را دیدیم
.آینده اما، به تاریخ گذشته قفل نخورده است
هر بار که جرقهای از آگاهی و اتحاد برافروخته شود، داستان را میتوان از نو نوشت… این بار به قلم ملت
اولین نفر کامنت بزار
وقتی از «تنهایی استرات...
قراره تو این پادکست از قصه تنهایی سرزمین مون بگ...
قراره تو این پادکست از قصه تنهایی سرزمین مون بگ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است