توضیحات
نشسته غرق تماشای شیعیان خودش کسی نیامده جز او سر قرار خودش
چه انتظار عجیبی است اینکه شب تا صبح کسی قنوت بگیرد به انتظارخودش
باز هم انتظار و انتظار یعنی گل نرگس
سلام برشما !
می خواهم امروز با هم انتظار را تقسیم کنیم با دل گویه هایی از جنس انتظار و دلتنگی ، من زهرا رضایی دانش آموز پایه ی نهم از کانون امام خمینی شهرستان فریدونشهر استان اصفهان امروز در خدمت شما هستم . با ما همراه باشید با واگویه هایی از جنس انتظار ودلتنگی.
سلام بر تو ای وارث انبیاء و اولیاء!
کاش دل نوشته هایم خواننده ای جز خودت نداشت
زیرا دانستن اینکه برای شما می نویسم و دیگران آن را می خوانند پریشانم می کند.
امروز در حالی این نامه را برایت می نویسم که قلبم از عشق به تو مالامال است
و بغض سنگینی گلویم را می فشرددوست دارم در کنارم باشی تا رودررو به تو بگویم که چقدر دوستت دارم
اما افسوس که اعمال من،
برآورده شدن آرزویم را محال نموده است.
گرچه چشم هایم نمی تواند تو را ببیند
ولی یقین دارم که تو در کنارم هستی و بر کارهایم نظارت داری.
در مشکلات زندگی دست های شما یاری کننده من است
گرچه تو آسمانی هستی و پاک
و من زمینی و غرق گناه اما برای من چه تکیه گاهی محکم تر از شما……
ســـــلام آقـــــاے من !
آقا جان تمام سالهایے که درس خواندیم :
🔹دبیر شیمے به ما نگفت که اگر عشق و ایمان و معرفت با هم ترکیب شوند
شرایط" ظـــــهور " تو
مهیا مے شود !
🔸دبیر زیست نگفت که این صداے تپش قلب نیست ؛
صداے بے قرارے دل براے " مـــــهدیست " !
🔹دبیر ادبیات از عشق مجنون به لیلے ,از غیرت فرهاد نسبت به شیرین گفت
اما از عشق شیعه به "مـــــهدی" ؛
از غیرتش به "زهرا(س) " نگفت !
🔸دبیر تاریخ نگفت که اماممان امسال سال چندم غربتش است؟!
نگفت غربت اهل بیت " علے(ع) " از کے شروع شد و تا کے ادامه دارد !
🔹دبیر دینے فقط گفت که انتظار فرج از بهترین اعمال است
اما نگفت که انتظار فرج یعنے
گـــــناه نکنیم و یعنے" گـــــناه نکردن "
از بهترین اعمال است !
🔸دبیر عربے به ما یاد داد که "مـــــهدے "
اسم خاصے است که تنوین پذیر است !
اما نگفت که "مـــــهدے " خاص ترین اسم خاص است
که تمام غربت و تنهایے را پذیرا شده است ...
آنجا كه بايد دل به دريا زد، همين جاست !
عصر جمعه ! زخم كهنه و آدمهاي بي خيال آمدنت !
سلام آقاي خوبي!
فرمول ساده نيامدنت ؛ حب دنيا = عادات غلط = غفلت از تو !
خيلي وقت پيش يادم هست؛ دو ركعت عشق خواندم و به دست نسيم سپردم، نميدانم برايت آورد يا نه ! ببخش آقا ! درد دل با تو هم دير به دير شده است.
يا صاحب الزمان ! روزهاي بي تو، نه ،لحظه هاي بي تو ، جهنم است. وقتي كه ميهمان ذهن كوچكم مي شوي ،هنوز قيامتي به پا نشده بهشتي ام كرده اي آقا ! .. وقتي هواي توبه به سرم مي زند ، حال و هواي كوي تو را دارم..هميشه هم حسي درونم زنده است كه ردّم نمي كني. هر بار دلم مي شكند مي آيم و باز نمك مي خورم و نمكدان... اين روزها چه بشكن بشكني هست درِ خانه تو !
ببخش سرت را به درد آوردم ؛آخر چيزي نداشتم كه اين بار سرم را بالا بگيرم و بگويم؛ آقا جان دست پر آمده ام .ومن خوب مي دانم كه تنها عشق كافي نيست براي آمدنت آقا! آه از غروب غم بار جمعه كه آدم را جان به لب مي كند. دليلش هم اين كه هنوز من دير به دير مي آيم به سراغت مثل خيلي از آدمها...
اللهم عجل لوليك الفرج...