داستان رستوران مردگان راجب زوج جوانیست که در یک شب یک لحظه تصمیم میگیرند به جاده بزنند و طلوع خورشید را کنار دریا آغاز کنند اما در مسیر اتفاقات وحشتناکی برایشان پیش میاد...
داستان ترسناک ارواح بی سر یا دشنه های تشنه داستانی تاریخی ترسناک ایرانی است که راجب پسر بچه ای در دوران پهلوی دوم است که به همراه یک گروه سیرک به سراسر ایران سفر میکند و برنامه اجرا میکنند......
داستان ترسناک ارواح بی سر یا دشنه های تشنه داستانی...
داستان با انتقام خونین جوانی به نام حجت آغاز میشود که در حال کشتن عاملان قتل همسرش مهتاب است و در ادامه داستان پیچیده تر و پای فرقه ای مخوف به داستان باز میشود......
داستان با انتقام خونین جوانی به نام حجت آغاز میشود...
آنگاه ، خورشید سرد شد
و برکت از زمینها رفت
و سبزهها به صحراها خشکیدند
و ماهیان به دریاها خشکیدند
و خاک مردگانش را
زان پس به خود نپذیرفت
شب در تمام پنجرههای پریده رنگ
مانند یک تصور مشکوک
پیوسته در ت...
آنگاه ، خورشید سرد شد
و برکت از زمینها رفت
و سبزه...