داستان ترسناک ارواح بی سر یا دشنه های تشنه داستانی تاریخی ترسناک ایرانی است که راجب پسر بچه ای در دوران پهلوی دوم است که به همراه یک گروه سیرک به سراسر ایران سفر میکند و برنامه اجرا میکنند......
داستان ترسناک ارواح بی سر یا دشنه های تشنه داستانی...
داستان با انتقام خونین جوانی به نام حجت آغاز میشود که در حال کشتن عاملان قتل همسرش مهتاب است و در ادامه داستان پیچیده تر و پای فرقه ای مخوف به داستان باز میشود......
داستان با انتقام خونین جوانی به نام حجت آغاز میشود...
آنگاه ، خورشید سرد شد
و برکت از زمینها رفت
و سبزهها به صحراها خشکیدند
و ماهیان به دریاها خشکیدند
و خاک مردگانش را
زان پس به خود نپذیرفت
شب در تمام پنجرههای پریده رنگ
مانند یک تصور مشکوک
پیوسته در ت...
آنگاه ، خورشید سرد شد
و برکت از زمینها رفت
و سبزه...
داستان در یک شب زمستانی حوالی میدان ولیعصر اتفاق می افتد ، عابران بی تفاوت زیر بارش باران در حال عبور از جلوی ویترین مغازه ای با مانکن هایی پلاستیکی هستند اما......
داستان در یک شب زمستانی حوالی میدان ولیعصر اتفاق م...