صندوق پست زنگ زده در انتهای کوچه بی نام، تنها نامههای مربوط به اوراق پستی بدون پاکت را در خود جای داده بود. به جز نامهای که سالها پیش از مادر آمده بود، صندوق پست برای کیا فایده ای نداشت؛ اما در بیست و دو سالگیش، در این صندوق پاکت بسیار مهمی را دریافت کرد ...
کتابصوتی #داستان #درام #عاشقانه #جنایی #جاییکهخرچنگهاآوازمیخوانند
اولین نفر کامنت بزار
حالا باید رها کنم، بگذارم بروی
عشق بیشتر ...
امروز، ماجرای خوندن فرق داشت.
یعنی ...
در طول زمستان، چیس بیشتر آخر هفتهها به کلبه کی...
کلانتر و جو وارد سالن داگگان شدند و در آنجا به...
از رابطه چیس و کیا یک سال میگذشت و چیس از برنا...
اولین هفتهای که باهم ب...
مادر چیس اندروز، پتی لاو، برای دادن اطلاعات مهم...
کیا از ده روز پیش که با چیس به پیک نیک رفته بود...
رابطه جدید کیا، با استرسها و ترسها ادامه دارد...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است