• 7 سال پیش

  • 24.0K

  • 05:25
توضیحات
* عزیزِ من عشق را تعریف کردن هجی هجی کردن عشق را شرح دادن در بوق هایِ تلگرام و اینستا آن را جار زدن ... چه فایده ایی دارد...؟ پیش از من از عشق خیلی گفته اند: گاه عشق در جیبِ تازه داماد ها نیشخند می زد و گاهی در زیرِ پاشنه های نو عروسان لگد می شد ...! دنیا هر جنایتی را که دلش خواسته با عشق کرده است ... تو به من بگو: کدام شاخه رُزی در این جهان عطرش را به زور در مشامِ این و آن می کند؟ * بانو جان وقتی که با قایقِ کوچک و فرسوده ام به نقشه دریایِ چشمانت خیره بودم به امیدِ آنکه روزی بر گونه هایت بندری بسازم و سواحلِ لبانت را با ماسه هایِ ستاره ای شکل تزیین کنم بی مهابا به تمامِ طوفان های دخترانه ات زدم! و به هر چه غرق شدن و شکستن است لبخندی هدیه دادم ... تو به من بگو: اگر این عشق نیست پس عشق ...؟ * فصلِ عاشقیِ من، فصل برکت است! مزرعه های گندم در چشمانم طلایی تر از همیشه و ماهیانِ فراری از گونه هایم آماده تر از همیشه برای صید و انار های کالِ خوابیده در انگشتانم دانه دانه شده تر از همیشه! و همینطور یوسفِ خوابیده در خیالم هر شب خوابِ خوشبختی می بیند تا اینکه روزی خداوند را با مدالِ عشق ات ملاقات کنم ... * محبوب جان دانشمندانِ زیست شناسی تعریفِ دوست داشتن را سخت کرده اند امروز من نظریه ای جدید دارم! دوست داشتن یعنی: گرما به خنده ها باز گردد مزه یِ سیگارها همیشه طعمِ باران بدهد رویِ شاخه یِ درختِ نقاشیِ دامن ها و مانتو ها گنجشک ها بلند تر از همیشه آواز بخوانند ... و کلماتِ روزنامه ها تکه تکه شده و میانِ زمین و هوا پخش و پلا شوند و برگه های سیاه شده ژورنالیست های بیکار به نفسِ درختانِ جنگل ها بازگردد... * وقتی که خواستم از عشقم بنویسم ... یا بگویم فلج شدنِ زبان و قلمم را برای اولین بار تجربه کردم! من داخلِ صندوقچه ی پر از الماس درونِ کشتیِ دایناسورها در اعماقِ ملیون ها سالِ پیش وسطِ اقیانوس ها حبس شده ام و حالا می خواهم به این کودکانِ شش ساله یِ دبستانِ احساس آدرسِ خویش را فریاد بزنم ... * عزیزِ من وقتی که هر ثانیه خویش را با بودنِ تو ... فرعونی بی مصر احساس می کنم! کودکانِ نود ساله یِ جهان معنیِ عشق را ندانند به حالِ من و تو چه فایده ای دارد؟!! هیچ ... باور کن هیچ، عزیزم ..

با صدای
علیرضا آریانفر
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads