• 2 ماه پیش

  • 106

  • 51:36

سیاه‌خان (رمانخوانی) قسمت ۲ - عشق گلچهره

پادکست رادیو جنایی
1
توضیحات


«رمان سیاه‌خان»


نوشتهٔ زنده‌یاد امیر عشیری


رمانخوانی با قاسم یوردخانی در پادکست رادیو جنایی



قسمت دوم - عشق گلچهره


سیاه‌خان شبانه به حسن‌آباد رفته برای دیدن نامزدش (گلچهره) حضور سیاه‌خان در خانه صفرعلی، پدر گلچهره همه اهل خانه را نگران کرده، چرا که، امام قلی‌خان، خان آبادی حسن‌آباد در صدد انتقام از سیاه‌خانِ و حالا سیاه‌خان با پای خودش به حسن‌آباد آمده، دو دل داده یعنی گلچهره و سیاه‌خان در خلوت خود هستند که دق‌الباب میشه و آن دوتا منتظر صفرعلی و شورک هستند، گلچهره که به استقبال پدر و برادر برای باز کردن درب رفته با دوتن از ایادی امام قلی‌خان رو به رو میشه یعنی قدیر و قدرت‌الله. اون دوتا بعد از آزار و اذیت گلچهره اون رو تهدید به کشتن سیاه‌خان و اعضای خانواده خودش میکنند. سیاه‌خان که در خفا شاهد آزار و اذیت گلچهره بوده و رگ غیرتش باد کرده طوری با اون دوتا رو به رو میشه، که ارتباط اون با خانواده صفرعلی افشا نشه.

حسابی از خجالت قدیر و قدرت درمیاد و بعد از یه گوش‌مالی حسابی اون دوتارو بدون اسلحه هاشون به همراه پیغامی روانه اربابشون، یعنی امام‌ قلی‌خان میکنه.

شب هنگامه و سیاه‌خان درحال برگشت از حسن‌آباد به امان‌آباده که مجددا دوتن از افراد امام قلی‌خان در مسیر به او شبیه خون میزنند ولی این دفعه سیاه‌خان کار رو فراتر میبره و اون دوتارو با دو گلوله پنج‌تیرش از پا درمیاره.

روز بعد مرالی‌جان یعنی عموی سیاه‌خان به دیدن برادر زاده رفته، سیاه‌‌خان و چندتا از اهالی امان‌آباد مشغول خرمن هستن. بعد از گفت و گو بین مرالی جان و سیاه‌خان، عمو مرالی میفهمه که ماجرای شب قبل یعنی همون کشته شدن دوتن از افراد امام‌ قلی کار سیاه‌خان بوده.

مرالی جان بعد از گفت و گو با سیاه‌خان از او جدا میشه و اونجا رو ترک میکنه.

سیاه‌خان غرق در رویا به یاد نامزدش گلچهره لحظه های کنار او بودن رو در ذهنش میگذرونه و غرق در رویای خودش


با صدای
قاسم یوردخانی
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads