توضیحات
مگذار بپذیرم که در یگانگی و در پیوند روح های راست و با وفا اشکالات و موانعی راه می یابد؛
آن عشق که عشق نیست که وقتی به بی ثباتی یا تغییری برمی خورد،
تغییر می پذیرد یا با آن که دل برمی کَنَد خم و منحرف می شود و او نیز دل بر می کند.
عشق آن نشان و نشانه ی ثابت و پابرجای دریا است که به طوفان ها می نگرد
و هرگز تکان نمی خورد و متزلزل نمی گردد؛
او برای هر کشتی سرگردان ستاره ای است
که هر چند ارتفاع آن اندازه گرفته می شود ولی ارزش آن ناشناس و نشناخته است.
عشق بازیچه و ریشخند زمان نیست
اگرچه لب ها و گونه های سرخ فام به درون ِ دایره ی داس ِ سر کج ِ زمان می افتند؛
ولی عشق با ساعات و هفته های کوتاه و زودگذر تغییر نمی پذیرد
بلکه حتی تا دم رستاخیز و داوری، زنده و باقی می ماند.
اگر این که من می گویم خطا و زلالت است و علیه من ثابت گردد،
نه من هرگز شعر گفته ام و نه هرگز هیچ کس عاشق شده است.
شکسپیر