• 2 ماه پیش

  • 27

  • 02:38

هوشنگ چالنگی | شهادت

هوشنگ چالنگی
0
توضیحات

▨ نام شعر: شهادت

▨ شاعر: هوشنگ چالنگی

▨ با صدای: ارژنگ آقاجری

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ـــــــــــــــــ

به کردار ابری ببار اگر می‌باری

که سرود باران در منقار مرغی سرگردان است

.

سراسیمه سلام

اگر آن‌چه بر یال اسب می‌جنبد، سپیده‌دمان است.


با چشمان مسافری

که از سال‌های - هیمه - و- گرگ - می‌آید

می‌نگرم

بلوطی را که اینک پلک می‌گشاید


خواب از نژادی دشمن است

که تا دیده برهم می‌نهم

عریان‌ترین خنجر را بر گلوی دوست می‌بینم

با پرنده‌ای می‌آویزم

ــ بدان‌گونه غم‌آلود ــ

که گریبان اولین ستاره را به گریه بگیرم


آمیزش صدایی را می‌شناسم

[در برنج‌زاری که آوای پرنده‌ایش می‌آراست

و انارستانی که گریانی در آن بود]


اکنون

تنها شکوفه‌ای به شهادت کافی‌ست

که من همیشه گریان بودم.

▨ 

هوشنگ چالنگی

آبان ماه ۱۳۴۶

از کتاب مجموعه کامل اشعار هوشنگ چالنگی چاپ افراز صفحه ۲۶۲


با صدای
ارژنگ آقاجری
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads