اولین نفر کامنت بزار
پاول وسط صحرای اراکیس وایستاده بود. شنها زیر ب...
وقتی بیدار شد حس کرد که یه گرمایی روی صورتش عه،...
مدوسا وحشت کرده بود و کلی مار هم دور سر و صورت ...
اولش، فقط سه تا رنگ بود، زرد، قرمز و ابی که قرم...
خورشید غروب کرد و کرم شب تاب به دنیا اومد، پرها...
سوپرمن حس کرد این خود زمینه که نمیذاره زنده بو...
پسر: میتونم… میتونم قوی باشم؟ حتی اگه ته دلم ...
مکی داشت به پرنده ها نگاه میکرد که پرواز میکردن...
ماه جواب داد: من هر شب یکمی کوچیک تر میشم، وقتی...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است