چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز بعد از ظهر در یکی از خیابان های شهر دارید قدم می زنید که ناگهان می بینید عده ای با سرعت بسیار بسیار زیاد در حال دویدن از کنار شما رد می شوند . چند متر جلوتر همین عده در حال دویدن ، با سر خودشان را به یک دیوار می کوبند جوری که هم دیوار آسیب می بیند و هم خودشان.
این برنامه از کاوشگر راجع به جدید ترین مخدر ها و محرک های صنعتی بشنوید ...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز سوار اتوبوس شده اید در کنار شما آقایی نشسته که یک پیراهن آستین کوتاه به تن دارد روی دست های او جای زخم های عمیقی است که خیلی هم کهنه به نظر می رسند .از او می پرسی...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز سوار اتوبوس ...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز بعد از ظهر تشریف می برید به یک کافه ویک قهوه میل می کنید. وقتی می خواهید بلند بشوید احساس می کنید چیزی شما رو به صندلی کافه وصل کرده وقتی نگاه می کنید می بینید ...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز بعد از ظهر ت...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید که یک روز صبح سرحال از خانه تشریف می آورید بیرون که بروید سر کار . همسایتان که هر روز صبح می دیدید را دوباره می بینید. می بینید که چقدر تغییر کرده انگار یک آدم دیگری شده...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید که یک روز صبح سرحال...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز بعد از ظهر برای گردش به همراه خانواده تشریف برده اید به یکی از گردشگاه های اطراف یکی از شهرستان های غربی کشور . نشسته اید و دارید از هوای مطلوب لذت می برید که نا...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز بعد از ظهر ...
ما از کودکی یاد گرفته ایم که هر کدام از حیوانات ویژگی هایی دارند . اگر برگردیم به داستان هایی که از بچگی می شنیده ایم برگردیم ، می بینیم که کلاغ همیشه برای ما خبرچین بوده . روباه همواره یک جانور حقه ب...
ما از کودکی یاد گرفته ایم که هر کدام از حیوانات وی...
امروز می خواهیم درباره یک خانواده با شما صحبت کنیم . یک خانواده بسیار بسیار بزرگ که درحال حاضر در آن پدربزرگ ها در کنار چندین و چند هزار نوه و نتیجه زندگی می کنند . نوه و نتیجه هایی که هر کدام رو اگر ...
امروز می خواهیم درباره یک خانواده با شما صحبت کنیم...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز صبح از منزل تشریف می آورید بیرون تا بروید سر کار می بینید همسایه بغل دستی تان که اتفاقا یه ماشین شاسی بلند خوشگل هم دارد و دارد سعی می کند با طنابی که به دندان خو...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز صبح از منزل ...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز بعد از ظهر وارد یک مرکز خرید می شوید و احساس می کنید که بوی دریا به مشامتان می رسد . انگار که رفتید کنار دریا در شهر بندری انزلی کنار بلوار ایستاده اید .یک بعد از...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید یک روز بعد از ظهر و...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید رفته اید به 1500 سال قبل و در یک میدان نبرد بر روی یک اسب نشسته اید و آماده مواجهه با لشگر دشمن هستید . ناگهان از دوردست می بینید که غول های خاکستری به شما نزدیک می شون...
چشمانتان را ببندید و تصور کنید رفته اید به 1500 سا...