فتحنامه مغان داستان کوتاهی است که گلشیری آن را در آذرماه 1359 نوشت . این داستان از وقایع انقلاب شروع می شود. از شیشه بانک ها او سینماها را شکستن و میخانه ها را ویران کردن. و یک میخانه دار به نام برات که مجسمه شاه را پایین فتحنامه مغان داستان نسلی است که شکست پشت شکست را تجربه کرده است!
موسیقی:
Tomorrow by Michael_Ortega
روزي بود و روزگاري و شهري بود به اسم علي آباد که چنين بود و چنان ... تا آن روز که
پرنده فقط یک پرنده بود/ داستان کوتاه / برگرفته از مجموعه داستانی نیمه تاریک ماه / هوشنگ گلشیری...
روزي بود و روزگاري و شهري بود به اسم علي آباد که چ...