• 4 ماه پیش

  • 39

  • 02:53

نیما یوشیج | با غروبش | صدای احمد کیایی

شعر | با صدای شاعر
0
توضیحات
▨ نام شعر: با غروبش▨ شاعر: نیما یوشیج▨ با صدای: احمد کیایی▨ پالایش و تنظیم: شهروزـــــــــــــــــلرزش آورد وخود گرفت و برفتروزِ پادرنشیبِ دست‌به‌کاردرسرکوه‌های زرد و کبودهمچنان کاروانِ سنگین‌بار.هر چه با خود به باد ِغارت بردخنده‌ها، قیل وقال‌ها در دهبرد این جمله را وز او همه‌جاشد غمین و خموش و دزد زده.دیدم زدست‌کِاراوکه نمانددر تهیگاه کوه و مانده‌ی دشتهیکلی جز به ره شتاب که داشتجویی آرام آمده سوی گشت.یک نهان ماند لیک و روزندیدبا غروبش که هرچه کرد غروبوآن نهان بود، داستان دو دلکه نیامد به دست او منکوب.پس از آنی که رخت برد به درزین سرای فسوس هیکل روزباز آنجا به زیرآن دو درختآن دو دل‌داده، آمدند به سوز.▨ نیما یوشیجفروردین ماه ۱۳۲۳

با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads