🎧 اپیزود هفتم – پایانِ سقوط
گاهی وقتا آخر خط، جاییه که تازه آدم شروع میکنه به دیدن.
لهب حالا مونده وسط سنگهایی که دورش جمع شدن—نه فقط سنگهایی که بهش پرتاب شدن، بلکه سنگهایی که خودش توی زندگی به بقیه زده.
ایمانش به هُبل، مثل ایمان پسرش به خودش، لرزیده.
حالا وقتشه چیزی رو بفهمه:
دستها همیشه از آرنج بریده نمیشن...
گاهی خیلی قبلتر، وقتی دیگه کاری ازشون برنمیاد... اون ها رو نداری.
🔘 این اپیزود، ایستگاه آخره.
نه فقط برای لهب، که برای دنیایی که فرو ریختن راه نجاتش هست.
جایی که سوالها بیجواب نمیمونن،
سوالها با برخورد هر سنگ از نو پرسیده میشن...
BRAND_USER
2 ماه پیشعالی بودصداها خوب تغییرمیدی
🎧 اپیزود ششم – قطار، قمار، و خیانت
🎧 اپیزود پنجم – نقشه، نفرت، و نیش موش...
🎧 اپیزود چهارم – آتش، تصمیم، دودلی
🎧 اپیزود سوم – طعم قدرت، طعم اعتراض
🎧 اپیزود دوم – صدای شکم، صدای سایه
🎧 اپیزود اول – شروع سقوط یا آغاز قدرت؟...
🎭 درامرام | پادکست رسمی آثار نمایشی و...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است