🎧 اپیزود پنجم – نقشه، نفرت، و نیش موشها
وقتی دشمن رو نتونی از پا دربیاری، شاید بخوای اطرافش رو ویرون کنی...
اینجاست که جمیله و لهب تصمیم میگیرن نفرت رو به نزدیکترین جا بکشن—خانواده.
طلاق، اختلاف، جدایی… همه بهعنوان ابزاری برای ضربه زدن. ولی این فقط یه ظاهر سادهست. تهش، نقشهای در کاره. یه نقشهی حسابشده که برای اجراش، لهب به کسی نیاز داره... درّه.
🏺 تو همین گیرودار، سفیان بارش رو بسته، پولها رو برداشته، و راهی شامه. اونم نقششو خوب بلده، ولی معلوم نیست که بازیگره یا کارگردان…
🐭 اونورتر، تو سلولهایی که تاریک و نموران، جایی که موشها فقط نون نمیجونن، بلکه ایمان رو هم میخورن، یه بازجویی در جریانه.
دکتر، که تا دیروز کنار بزرگان بود، حالا با چهرهی تازهای وارد بازی شده—چهرهی کسی که دنبال اعترافه… یا شاید دنبال چیز دیگهای.
🌀 تو این اپیزود، همه دارن از مرز خودشون عبور میکنن—مرزهای اخلاق، مرزهای باور، مرزهای عشق.
ولی چه کسی اولین لغزش رو به سقوط تبدیل میکنه؟
اولین نفر کامنت بزار
🎧 اپیزود چهارم – آتش، تصمیم، دودلی
🎧 اپیزود سوم – طعم قدرت، طعم اعتراض
🎧 اپیزود دوم – صدای شکم، صدای سایه
🎧 اپیزود اول – شروع سقوط یا آغاز قدرت؟...
🎭 درامرام | پادکست رسمی آثار نمایشی و...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است