🎧 اپیزود جدید منتشر شد: ردپا یه جاهایی از زندگی هست که ردِ بعضی خاطرهها هیچوقت پاک نمیشه. جاهایی که زمان جلو رفته، اما ما هنوز همونجاییم... تو خندهای که دیگه نمیاد، تو بویی...
فصل ششم مجموعه نامههای اینمن به ناتالیا بصورت رسمی از تمامی پلتفرم های رسمی پادکست منتشر شد...من معامله را بین دو شیطان باخته بودم. تمام سالهایی که از زندگی سیاهی به دنیای تاریکتری پا گذاشتم تنها ا...
فصل ششم مجموعه نامههای اینمن به ناتالیا بصورت ...
من آموختم. آموختم به تنهای برای خویشتنم کافی بوده و عشق را نباید از انسان دیگری طلب کنم. همینکه بتوانم ذات عشق را در وجود خویشتن پیدا کنم؛ یعنی رهایی از تمام رنجهایی که بهخاطر تو به آن دچار گشته بو...
مدتهاست که مینویسم، قلم را به زورِ دیکتاتورِ درون - که خود نیز مهرهای است بازیچه از مافیایِ ذهن مریضم - روی ورقهای کاهیِ سالخورده با ناجوانمردیِ هرچه بیشتر به بازی میگیرم. آری، آرام تر میشوم. مد...
در ابتدای جوانی فکر میکردم ترسناکترین اتفاق زندگی میتواند قحطی و گرسنگی باشد. در گذر اندک عمر ترسناکترین اتفاق زندگی را تنها ماندن یافتم و با تجربه حضور در جنگی که بر سر دوراهی بین نجات جان خود و ...
آه ناتالیای من، چه میدانستیم روزی خواهد آمد که زمین همان زمین باشد، لحظه همان لحظه باشد اما اینبار خالی از ما و خاطرات؟آرزو میکنم زمان برگردد تا ثانیه ثانیههای آن روزهای شیرین را به اسارت بگیرم و ا...
«و کسی چه میدانست هنگامیکه قلبها راهی برای ارتباط با یکدیگر پیدا کنند چنان منطق و مغز را تهی میسازند که دنیایی یارای ایستادگی در مقابلشان ندارند. قلب و مغز همانند دو سرنشین یک قایق، مغز آبهای پرش...