عصیر دفتر «حافظ»؟ شراب شیرازی؟
تلاقی بشکوه مه و معمایی
تراکم همۀ رازهای دنیایی
به هیچ سلسلۀ خاکیان نمیمانی
تو از کدامین دنیای تازه میآیی؟
عصیر دفتر «حافظ»؟ شراب شیرازی؟
چه هستی آخر؟ کاین گونه گرم و گیرایی؟
تو از قبیلۀ سوزان آتشی شاید
چنین که سرکش و پاک و بلندبالایی
مرا به گردش صد قصّه میبرد چشمت
تو کیستی؟ ز پریهای داستانهایی؟
شعاع نوری بر تپههای روشن موج
تو دختر فلقیّ و عروس دریایی
نسیم سبزی، از جلگههای تخدیری
گل سپیدی، بر آبهای رویایی
فروغباری، خون نظیف خورشیدی
شکوهمندی، روح بزرگ صحرایی
تو مثل خندۀ گل، مثل خواب پروانه
تو مثل آنچه که ناگفتنی است، زیبایی
......
اولین نفر کامنت بزار
ندانستم که روزی می...
ندارم
سپیدی گل یاسی،
خانهای در
عاشقِ آن ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است