این داستان بر اساس گزیدهای از نوشتههای ژاک رانسیر طراحی شده است.
اینکه چگونه هنر میتواند با خلاقیت و زیبایی آثار مثبت فرهنگی و اقتصادی داشته باشد؛ چسبندگی مردمان و شهروندان را به هم بیشتر کند و روابطی که امروز به دلیل مسائل اقتصادی کمی شدهاند را کیفی نیز کند، چرا که با وجود تمام مشکلات اقتصادی قبل از هرگونه داد و ستد یا پول ارتباطات و روابط انسانها است که وجود دارد و اگر کیفیت ارتباطات و روابط مردمان شهر چه همدیگر را بشناسند چه نشناسند بهبود یابند میتوان در شهر روح زندگی را دمید.
این داستان آرمانشهر غلامحسین است که در خواب میبیند اما پس از بیدار شدن در مییابد که این خوابها ایدههایی برای واقعیت اند.
پس شما را دعوت میکنم به شنیدن این داستان کوتاه...
اگر این داستان را دوست داشتید با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
BRAND_USER
6 ماه پیشعالی
من انوشیروان پویان آهنگساز و این مجموعه شامل پن...
من انوشیروان پویان آهنگساز و این مجموعه شامل پن...
من انوشیروان پویان آهنگساز و این مجموعه شامل پن...
من انوشیروان پویان آهنگساز و این مجموعه شامل پن...
من انوشیروان پویان آهنگساز و این مجموعه شامل پن...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است