اولین نفر کامنت بزار
دیدن از فرط ندیدن، عاقبت مأیوس شد...
دو هدف داشت همان سوی نگاهت...
چشم چرانی سحرگاه مرا یادت هست؟!؟
با قید قرعه بارها نامم در آمد...
محکوم به حبس ابدم
دل چه بخواهد چه نخواهد...
از درونم یک غزل شعر کهن آورده ام...
من آن کاجم که بیهوده سزاوار خراشش شد...
حواست باشد اینبارم برایت سخت می بارم...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است