• 8 ماه پیش

  • 62

  • 02:50

بیژن الهی | به سلمی (دفنِ سراشیب‌ها)

شعر | با صدای شاعر
0
توضیحات

▨ شعر: به سلمی (دفنِ سراشیب‌ها)

▨ شاعر: بیژن الهی

▨ با صدای: شهروز

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

_________

حامی‌ی دور بوده‌ام از نورْ حالتی

قدرتی داشته‌ام  آری

چون مردگان که قادرند ولی نه جُز به لطافتی

حامیند اگر پا سَرْشان نه جُز چُو علف بُگْذاری


راه از میانِ علف گرفته‌ام

که راه پوش و راه افزاست:

راههای فراوانِ رفته‌ام

که بُرده‌ام به جا و نبُرده‌ام هیچ جا

اما عزیزم سَلْما

می‌خواستم کجا رسید

کنار این همه هرزابها

که سفر می‌کنند و برق می‌زنند

که برق می‌زنند در قلبِ علفها و ناپدید…


مرا دفنِ سراشیبها کنید که تنها

نَمی از بارانها به من رسد اما

سیلابه‌اش از سر گُذَر کند


مثل عمری که داشتم.

از کتاب «دیدن»، انتشارات بیدگل، صفحه‌ی۱۹۹ 

سروده شده در نوروز ۱۳۵۱، باغ وکیل آباد 

───────♪ ───────

بیژن الهی جز شاعرانی است که متاسفانه هیچ قطعه ای با صدای خودش در دست نیست. از سویی جایگاه مهم او در شعر مدرن ایران، غیرقابل‌انکار است. به همین دلیل بر آن شدم تا تعدادی از آثار این شاعر را با صدای خودم اجرا کنم، تا جای او و شعرهایش، در بین شاعران معاصر خالی نماند


با صدای

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads