توضیحات
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۶۳مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن بيا و کشتی ما در شط شراب انداز خروش (غریو) و ولوله در جان شيخ و شاب انداز مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی که گفتهاند نکویی کن و در آب انداز ز کوی ميکده برگشتهام ز راه خطا مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز بيار زان می گلرنگ مشکبو جامی شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز اگر چه مست و خرابم تو نيز لطفی کن نظر بر اين دل سرگشتهی خراب انداز به نيمشب اگرت آفتاب میبايد ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند مرا به ميکده بر در خم شراب انداز ز جور چرخ چو حافظ به جان رسيد دلت به سوی ديو محن ناوک شهاب اندازSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations