مجاز | شماره نه | چون ابر در بهاران
این پادکست خیلی غمگین است.
خیلی غمگین.
برای همین شاید باید توصیه کنم که آن را نشنوید.
اما شاید هم باید شنیدش! شاید قرار باشد هم گریه ی هم باشیم.
"چون ابر در بهاران" نگارش و خوانش یک تجربه ی مشترک است. تجربه ای که هرکدام از ما به نحوی طعم آن را چشیده ایم. تنهایی را گریسته ایم، غم را قورت داده ایم، اشک را فوت کرده ایم و به زندگی ادامه داده ایم.
همین.
"چون ابر در بهاران" یک قرار است. قراری برای بی قراری! قراری برای گریستن!
اولین نفر کامنت بزار
مجاز | شماره هشت | ما ...
مجاز | شماره هفت | بابا
راستش ...
مجاز | شماره شش | تهران، لوبیتل، چشمهای تو
...مجاز | شماره پنج | تن به تن
در ستایش آغوش...
مجاز | شماره چهار | در عکس زنده میمانیم
...
تمام ایستگاه می رود
&nbs...
همین اول بگویم که شنیدن این پادکست برای افراد ز...
برای شمارهی اول پادکست “مجاز” رفتم سراغ سیگار ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است