مجاز | شماره هشت | ما را به رندی
شماره هشتم مجاز یک اتفاق منحصر به فرد است برای من. اتفاقی که سرشار است از لحظه هایی ناب که زندگی شان کردم. "ما را به رندی" اجرای زنده ای ست پیش روی جناب حافظ و جمعی از دوستانم در حافظیه حوالی سه بامداد جمعه هجدهم آبان سال صفر – سه . قرار بود در حاشیه ی اختتامیه سومین جشنواره میراث فرهنگی این پادکست را اجرا کنم که به دلایلی محقق نشد و راستش چه خوب که نشد چون خلوتی که اتفاق افتاد هرگز تکرار نخواهد شد.
می دانید حافظ یک جور عجیبی چسبیده به روح روزگار ما که باید به جد گفت او در فرهنگ عامه و حتی در میان خواص خدایگان لحظه های خلوت و تنهایی و استیصال و شادی ما ست. حافظ پر است از حس های جاری در زندگی ما! پس خیلی جاها می رویم سراغش تا جان به در ببریم با کلامش از زیست روزمره و دردهایی که دوره مان کرده اند.
متن این پادکست را در "کافه حیات" نوشته ام. سه روز قبل از سفرم به شیراز و متن را همانطور که چند خط بالاتر نوشتم کنار مزار حافظ ضبط کردم و عجیب آن بود که تقریبن هرچه نوشته بودم دقیق اتفاق افتاد در لحظه های حافظیه!
حافظ نه در اشعارش که در تجربه همنشینی اش هم با من و ما همراه بود
اولین نفر کامنت بزار
مجاز | شماره هفت | بابا
راستش ...
مجاز | شماره شش | تهران، لوبیتل، چشمهای تو
...مجاز | شماره پنج | تن به تن
در ستایش آغوش...
مجاز | شماره چهار | در عکس زنده میمانیم
...
تمام ایستگاه می رود
&nbs...
همین اول بگویم که شنیدن این پادکست برای افراد ز...
برای شمارهی اول پادکست “مجاز” رفتم سراغ سیگار ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است