همه ما در زندگیمون یه نفرو داریم که همیشه راجع بهش با خودمون میگیم: "کاش می تونست خودشو عوض کنه" ماهها از پس هم میگذرن و سالها از پس هم میگذرن. ما او رو دوست داریم، ما نگرانشیم ولی اگه چراغو خاموش کنیم و گوشی رو بزاریم، با خودمون فکر می کنیم: "کاش فقط میتونست ..."
از آسمان برایتان طلا می بارد. این کتاب حاصل سالهای کسادی اخیر و سالها زندگی بی برکت است. البته کسی کسادی و زندگی بی برکت را دوست ندارد. نباید هم دوست داشته باشد. پانزده سال بود که جویای چنین کتابی بود...
از آسمان برایتان طلا می بارد. این کتاب حاصل سالهای...