توضیحات
"اراده" شعر و کلام نیما شهسواریشنیدی صدا ضجهها را عیان از پدرپدر آب شد استخوان و نه دیگر نماندست برتو دیدی برادر زِ دردش به خود پیچ خوردهمو ناله کرد، گریه سر داد و هی قرص خوردتو مادر بدیدی زنی را که جسم و تنش را فروختخماری و درد و جنون ذرهای را به جان او که دوختندیدی، شنو زیر پلها تو آن بوی خونسرنگ و دوا گرد و لاشه هزاران جنونندیدی تو آن کودک و دود تریاک خوردجوانی سر طفل و مادر برید و خودش داد مردندیدی حقارت زِ مردی برای گرفتن دواو آن دودمان را که خود سوخت و سوخته جان دراندیدی تو سرهای پایین و خفت ندیدی تو خفتندیدی تو انسان فروشنده شد جان و ناموس مفتندیدی که در دود بود و ندیدی تو هذیان به خوابتوهم ندیدی تو در مرگ بود و به جانی عذابندیدی طرف عمر خود را به افیون بدادبرای رهایی دو صد جان و مردار زادندیدی که بار کژیها نرفت و نماندندیدی که خار کرد و کشت و به تو مرگ دادتو دیدی و رفتی کشیدی شدی اینچنینبه پاخیز و طغیان اراده خود احیا ببینکه این دام آنان برای تو خفتن به زیربه پا خیز و برکن لباس حقارت دلیر#کتاب #رزمنامه#شعر #اراده#شاعر #نیماشهسواری برای دریافت آثار نیما شهسواری اعم از کتاب و شعر به وبسایت جهان آرمانی مراجعه کنیدhttps://idealistic-world.com صفحه رسمی اینستاگرام نیما شهسواری@nima_shahsavarri #شعر_آزاد#شعر_کوتاه#شعر_فارسی#جهنم#خدا#الله#اسلام