در دل یک موزهی تاریخی، چپقی با نقوش باستانی بهظاهر بیخطر، رازهایی پنهان دارد که بوی مرگ میدهند. شبی سرد و ساکت، جسدی کنار این اثر پیدا میشود، با دستی دراز شده به سمت آن و کاغذی در مشت. سرگرد هادیان، پلیس بازنشستهای که برای گذراندن شبی آرام آمده بود، حالا باید در میان سایههای رازآلود، افسانههای قدیمی و زمزمههای ترسناک موزه، حقیقت را از دل تاریکی بیرون بکشد. اما هرچه به راز چپق نزدیکتر میشود، اوضاع پیچیدهتر و خطرناکتر میشود. آیا این طلسم کهن تنها یک افسانه است یا کلیدی به دنیایی موازی؟
اولین نفر کامنت بزار
از فریاد زمان صُوَر آسمان شکافت، روانها به تن...
تامیسم قسمت اول: روایتی از زندگی من و سگم تامی ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است