▨ شعر: از زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریم
▨ شاعر: حسین منزوی
▨ با صدای: حسین منزوی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــ
از زمزمه دلتنگیم ، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی ، نه تاب سخن داریم
آوار ِ پریشانیست ، رو سوی چه بگریزیم؟
هنگامهی حیرانیست ، خود را به که بسپاریم؟
تشویش ِ هزار «آیا» ، وسواس ِ هزار «امّا»
کوریم و نمیبینیم ، ور نه همه بیماریم
دوران شکوه باغ، از خاطرمان رفته است
امروز که صف در صف، خشکیده و بیباریم
دردا که هدر دادیم، آن ذات ِ گرامی را
تیغیم و نمیبّریم ، ابریم و نمیباریم
ما خویش ندانستیم ، بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید، گفتیم که بیداریم!
من راه تو را بسته ، تو راه مرا بسته
امیّد ِ رهایی نیست ، وقتی همه دیواریم
اولین نفر کامنت بزار
▨ نام شعر: نام من عشق است آیا میشناسیدم؟
▨ شعر: مردی که خاکستری بود
▨ شاعر: حسین م...
▨ شعر: خواهد آمد
▨ شاعر: حسین منزوی
▨ نام شعر: آخرین دیدار
▨ شاعر: حسین منزوی...
▨ شعر: پلهها در پیشِ رویم یک به یک دیوار شد
▨ شعر: آهای خبردار (نسخهی بازسازی شده)
▨...
▨ شعر: آهای خبردار (نسخهی کلاسیک)
▨ شاعر...
▨ نام شعر: ای دوست
▨ شاعر: حسین منزوی
...تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است