▨ نام شعر: ققنوس
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ با صدای: احمد شاملو
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ققنوس، مرغ خوشخوان، آوازهی جهان،
آواره مانده از وزش بادهای سرد،
بر شاخ خیزران،
بنشستهاست فرد.
بر گردِ او به هرِ سر شاخی پرندگان.
او نالههای گمشده ترکیب میکند،
از رشتههای پارهی صدها صدای دور،
در ابرهای مثل خطی تیره روی کوه،
دیوار یک بنای خیالی
میسازد.
از آن زمان که زردی خورشید روی موج
کمرنگ مانده است و به ساحل گرفته اوج
بانگ شغال، و مرد دهاتی
کردهست روشن آتش پنهان خانه را
قرمز به چشم، شعلهی خردی
خط میکشد به زیر دو چشم درشت شب
وندر نقاط دور،
خلقند در عبور.
او، آن نوای نادره، پنهان چنان که هست،
از آن مکان که جای گزیدهست میپرد
در بین چیزها که گره خورده میشود
با روشنی و تیرگی این شب دراز
میگذرد.
یک شعله را به پیش
مینگرد.
جایی که نه گیاه در آنجاست، نه دمی
ترکیده آفتاب سمج روی سنگهاش،
نه این زمین و زندگیاش چیز دلکش است
حس میکند که آرزوی مرغها چو او
تیرهست هم چو دود. اگر چند امیدشان
چون خرمنی ز آتش.
در چشم می نماید و صبح سفیدشان.
حس می کند که زندگی او چنان
مرغان دیگر ار به سر آید
در خواب و خورد،
رنجی بود کز آن نتوانند نام برد.
آن مرغ نغزخوان،
در آن مکان ز آتش تجلیل یافته،
اکنون، به یک جهنم تبدیل یافته،
بستهست دم به دم نظر و میدهد تکان
چشمان تیزبین.
وز روی تپه،
ناگاه، چون به جای پر و بال میزند
بانگی برآرد از ته دل سوزناک و تلخ،
که معنیش نداند هر مرغ رهگذر.
آنگه ز رنجهای درونیش مست،
خود را به روی هیبت آتش میافکند.
باد شدید میدمد و سوخته ست مرغ؟
خاکستر تنش را اندوختهست مرغ!
پس جوجههاش از دل خاکسترش به در.
▨
نیما یوشیج
بهمن ماه ۱۳۱۶
اولین نفر کامنت بزار
▨ نام شعر: مرغ شباویز
▨ شاعر: نیما یوشیج<...
▨ نام شعر: خانهام ابریست
▨ شاعر: نیما یو...
▨ نام شعر: در بستهام
▨ شاعر: نیما یوشیج<...
▨ نام شعر: بر فراز دشت
▨ شاعر: نیما یوشیج...
▨ نام شعر: تو را من چشم در راهم
▨ شاعر : ...
▨ نام شعر: بخشی از شعر افسانه
▨ شاعر: نیم...
▨ نام شعر: اجاق سرد
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ نام شعر: تلخ
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨...
▨ نام شعر: او را صدا بزن
▨ شاعر: نیما یوش...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است