▨ نام قطعه: جنگ است اسماعیل (برش سوم از شعر بلند اسماعیل)
▨ شاعر: رضا براهنی
▨ با صدای: رضا براهنی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــــــــ
تقدیمنامهی شاعر: تقدیم به خاطرهی مخدوش دوستم اسماعیل شاهرودی [آینده] که در پاییز شصت در تهران مُرد
ــــــــــــــــــــــــ
به یاد شبی میافتم که پسرم دو روزه بود
با گونههایی مثل حباب نارنج
چه نیمهشبی بود در بیمارستان!
زنم از کنار پرده ماه را میپایید که در آسمان بولوار شناکنان میرفت
تو ناگهان کنار در اتاق با آغوشی از گل ظاهر شدی
چگونه آمدی؟ ساعتها از وقت ملاقات گذشته است اسماعیل
گفتی: «بیمارستان {بیمارستانها} و تیمارستانها به روی «آینده» بازند
و حالا بلند شو، اسماعیل! به بیمارستانها و تیمارستانها و آیندهها
بگذر
و به گورستانها و اردوگاهها، جنگ است اسماعیل، جنگ است و
اسماعیلها براستی ذبح میشوند
...
جنگ است اسماعیل، جنگ!
بین همسایه و همسایه، پدر و پسر، مادر و دختر
و بیمارستانها و تیمارستانها به روی آینده بازند
و این را تو گفته بودی
...
عینکت را بردار اسماعیل، این جهان قیقاج را با چشمهای قیقاجت ببین
...
و سایهای از اعماق برمیخیزد
و مسلسلها جهان را ناگهان مورس میزنند
جنگ است اسماعیل، جنگ است، و اسماعیلها براستی ذبح میشوند
و ستارهای در آسمان زمین ما نیست که نیفتاده باشد
...
از اهواز تا سرخس پچپچهی شهدا با نمنم باران و چهچهی چلچلهها میآمیزد
ارهای تیره {تیز} در پای زخمها فرو میرود
و خمپارهها خانهها و خاکها را با هم به بالا میپرانند
و آدمها به پشت بامهای دورتر پرتاب میشوند
[«سه تا از بچههاش مرده {بچهها مردند}. خودش؟ دکتر میگوید سرش ضربه دیده. بدجوری. پایگاه مغزش تکان خورده. گلویش را سوراخ کردند، از آنجا بهش اکسیژن میدهند. شش روز است سقف را نگاه میکند. باقی
اولین نفر کامنت بزار
▨ نام قطعه: ای شاعر نسلی تهیدست (برش دوم از شعر...
▨ نام قطعه: باغهای بنفش و جنون و بوسه (برش اول...
▨ نام شعر: آه! آن چند ثانیه باستر کیتون
▨...
▨ شعر: آنچه نوشتهام
▨ شاعر: رضا براهنی
▨ خوانش بخشی از رمان با صدای نویسنده
▨ نو...
▨ نام شعر: آدمهای اتاق
▨ شاعر: رضا براهن...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است