• 1 ماه پیش

  • 193

  • 08:02

احمد شاملو | ترجمه؛ بگذارید این وطن دوباره وطن شود

احمد شاملو | شعر با صدای شاعر
0
توضیحات

▨ نام شعر: بگذراید این وطن دوباره وطن شود

▨ شاعر: لنگستون هیوز (شاعر معاصر آمریکایی)

▨ با ترجمه و با صدای: احمد شاملو

▨ موسیقی از: Hélène Vogelsinger

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ـــــــــــــــــ

بگذارید این وطن دوباره وطن شود

بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود

بگذارید پیشاهنگِ دشت شود

و در آن‌جا که آزاد است منزلگاهی بجوید.

(این وطن هرگز برای من وطن نبود.)


بگذارید این وطن رویایی باشد که رویاپروران در رویای خویش داشته‌اند.ــ

بگذارید سرزمین بزرگ و پرتوانِ عشق شود

سرزمینی که در آن، نه شاهان بتوانند بی‌اعتنایی نشان دهند نه ستمگران اسباب‌چینی کنند

تا هر انسانی را، آن که برتر از اوست از پا درآورد.

(این وطن هرگز برای من وطن نبود.)


آه، بگذارید سرزمین من سرزمینی شود که در آن، آزادی را

با تاج ِ گل ِ ساختگی ِ وطن‌پرستی نمی‌آرایند.

اما فرصت و امکان واقعی برای همه‌کس هست، زندگی آزاد است

و برابری در هوایی است که استنشاق می‌کنیم.

(در این «سرزمین ِ آزادگان» برای من هرگز

نه برابری در کار بوده است نه آزادی.)


بگو، تو کیستی که زیر لب در تاریکی زمزمه می‌کنی؟

کیستی تو که حجابت تا ستاره‌گان فراگستر می‌شود؟

سفیدپوستی بینوایم که فریبم داده به دورم افکنده‌اند،

سیاهپوستی هستم که داغ بردگی بر تن دارم،

سرخپوستی هستم رانده از سرزمین خویش،

مهاجری هستم چنگ‌افکنده به امیدی که دل در آن بسته‌ام

اما چیزی جز همان تمهیدِ لعنتیِ دیرین به نصیب نبرده‌ام

که سگ، سگ را می‌درد و توانا ناتوان را لگدمال می‌کند.

من جوانی هستم سرشار از امید و اقتدار، که گرفتار آمده‌ام

در زنجیره‌ی بی‌پایان ِ دیرینه‌سالِ

سود، قدرت، استفاده،

قاپیدن زمین، قا


با صدای
احمد شاملو

رده سنی
محتوای تمیز