▨ نام شعر: میعاد در لجن
▨ شاعر: نصرت رحمانی
▨ با صدای: نصرت رحمانی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــــــ
رقصید
پر زد، رمید
از سرِ انگشتِ او پرید
[سکه]
گفتم: خط
پروانهی مسین
پرواز کرد
چرخید، چرخید
پرپر زنان چکید؛ کفِ جویِ پُر لجن.
تابید، سوخت فضا را نگاهها
بر هم رسید
در هم خزید
در سینه عشقهای سوخته فریاد میکشید:
ـ ای یأس، ای امید!
آسیمهسر بهسوی «سکه» تاختیم
از مرز هست و نیست
تا جوی پُر لجن
با هم شتافتیم
آنگه نگاه را به تنِ سکه بافتیم.
پروانهٔ مسین
آیینهوار! بر پا نشسته بود در پهنهٔ لجن!
و هر دو روی آن
خط بود
خطی بهسوی پوچ، خطی به مرز هیچ
اندوه لِرد بست
در قلبوارهاش
و خنده را شیار لبانش مکید و گفت:
پس… آه، نقش شیر!؟
رویید اشک
خاموش گشت.
گفتم:
کُنام شیر لجنزار نیست، نیست!
خط است و خال
گذرگاهِ کرمها
اینجا نه کشتگاه عشق و غرور است
میعادگاه زشتی و پستیست.
از هم گریختیم
بر خط سرنوشت
خونآبه ریختیم.
ما هر دو باختیم
ما هر دو باختیم.
▨
نصرت رحمانی
از دفتر شعر »میعاد در لجن»
منتشر شده به سال ۱۳۳۵
اولین نفر کامنت بزار
▨ نام شعر: پیاله دور دگر زد
▨ شاعر: نصرت ...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است