• 10 ماه پیش

  • 515

  • 02:14

هوشنگ ابتهاج | هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم

هوشنگ ابتهاج
1
توضیحات

▨ شعر: هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم

▨ شاعر: هوشنگ ابتهاج

▨ با صدای: هوشنگ ابتهاج

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ــــــــــــــ

هرچند عمر در غم و حرمان گذاشتم

هرگز دل از محبت او برنداشتم


جان و دل است هیمه‌ی آن آتشی که من

همت به زنده‌‌داشتنش برگماشتم


در داوِ عشق دستِ تهی نیست عذرِ مرد

من از میانِ مدعیان جان گذاشتم


در خاک و خون میان علَم‌های سرنگون

با رایتِ وفای تو سر برفراشتم


بیرون ز هرچه صورت بیداری است و خواب

نقشی که از خیالِ تو در دل نگاشتم


بی‌حاصل است فرصتِ فصلِ سیاه‌کار

سرسبز باد بذرِ امیدی که کاشتم


عشقی به دست کردم و چون سایه در رهش

صد ره سرم زدند و ز سر، پای داشتم

هوشنگ ابتهاج (متخلص به هـ. ا. سایه)

تهران، تیر ماه ۱۳۸۶


با صدای
هوشنگ ابتهاج

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads