▨ نام شعر: جاده
▨ شاعر: یدالله رویایی
▨ با صدای: یدالله رویایی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جاده در میان جمع بود و، در میان جمع
ترس تنها بود
در میان جمع
همیشه ترس تنها است.
روی راه رفته ردّ ِ پا افق
روی راه رفته دست ِ رد عمود
عشق تو زخم
بر راهِ رفته میزد
و راهِ رفته با تو میگفت :
هوا هواست
هوا همه جا هواست.
▨
یدالله رویایی
پاریس - پاییز ۲۰۱۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیح شاعر: هربار در برابر ِآیینه اعتراف، تصویرِِ من را از من دور میکند. هر بار دورتر
در اعترافِ آخرین ِ من امروز، تصویر دورتر نرفت. نمیرفت. جیوه، جیوهی مُقاوم،
جیوهی سخت. سخت تر از من ، سخت تر از من ِ تصویر، از اعتراف چیزی بیشتر
از آنچه می شناخت نمی شناخت. از پیش دانسته را پس می زند ، تصویر ِ من به من
برمیگردد و آنجه جیوه به من برمیگرداند، در پای آینه به هَدَر میشود.
اولین نفر کامنت بزار
▨ شعر: پاییز سبز
▨ شاعر: یدالله رویایی
▨ شعر: امید آمدن لغتی
▨ شاعر: یدالله رویا...
▨ شعر: از دوستت دارم
▨ شاعر: یدالله رویای...
▨ نام شعر: آیینه
▨ شاعر: یدالله رویایی
▨ شعر: دلتنگیها ۱۶
▨ شاعر: یدالله رویایی...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است