• 18 ساعت پیش

  • 5

  • 02:27

شهریار | ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی

شهریار (محمد حسین بهجت تبریزی)
0
توضیحات

▨ شعر: ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی

▨ شاعر: شهریار

▨ با صدای: شهریار

▨ موسیقی: قطعۀ تا‌ بی‌کران از سامان صمیمی

▨ پالایش و تنظیم این شعر: شهروز

ــــــــــــــــ

این شعر در رثای ابولحسن صبا سروده شده.

ــــــــــــــــ

ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی

چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی


تو که آتشکدۀ عشق و محبت بودی

چه بلا رفت که خاکسترِ خاموش شدی


به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را

که خود از رقت آن بی‌خود و بی‌هوش شدی


تو به صد نغمه زبان بودی و دل‌ها همه گوش

چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی


خلق را گر چه وفا نیست ولیکن گُل من!

نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی


تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از توست

تو هم آمیخته با خونِ سیاووش شدی


ناز می‌کرد به پیراهن نازک تن تو

نازنینا! چه خبر شد که کفن‌پوش شدی*



چنگی معبد گردون شوی ای رشک ملک!

که به ناهید فلک همسر و هم‌دوش شدی


شمع شب‌های سیه بودی و لبخندزنان

با نسیم دم اسحار هم‌آغوش شدی


شب مگر حور بهشتیت به بالین آمد

که تواش شیفتۀ زلف و بناگوش شدی


باز در خواب شب دوش تو را می‌دیدم

وای بر من که توام خواب شب دوش شدی


ای مزاری که صبا خفته به زیر سنگت

به چه گنجینۀ اسرار که سرپوش شدی


ای سرشک اینهمه لبریز شدن آنِ تو نیست

آتشی بود در این سینه که در جوش شدی


شهریارا! به جگر نیش زند تشنگیم

که چرا دور از آن چشمه پر نوش شدی

سیّد محمّدحسین بهجت تبریزی

متخلص به شهریار

ــــــــــــــــ

* تقریبا فقط نیمی از غزل با صدای شاعر در دسترس است. و باقی غزل بدون خوانش است که در ادامه آمده.


با صدای
شهریار
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads