ای پیک راستان خبر سرو ما بگو
احوال گل به بلبل دستان سرا بگو
بر این فقیر قصۀ آن محتشم بخوان
با این گدا حکایت آن پادشا بگو
ما محرمان خلوت انسیم غم مخور
با یار آشنا سخن آشنا بگو
بر هم چو میزد آن سر زلفین مشکبار
با ما سر چه داشت؟ ز بهر خدا بگو
هرکس که گفت خاک ره او نه توتیاست
گو این سخن معاینه در چشم ما بگو
هان بر در است قصۀ ارباب معرفت
رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو
مرغ چمن به مویۀ من دوش میگریست
آخر نه واقفی که چه رفت؟ ای صبا، بگو
گر دیگرت بر آن در دولت گذر بود
بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو:
در راه عشق فرق غنی و فقیر نیست
ای پادشاه حسن، سخن با گدا بگو
آن کس که منع ما ز خرابات میکند
گو در حضور پیر من این ماجرا بگو
آن می که در سبو دل صوفی به عشوه برد
کی در قدح کرشمه کند؟ ساقیا، بگو
حافظ گرت به مجلس او راه میدهند
می نوش و ترک زرق ز بهر خدا بگو
موسیقی این قسمت برگرفته ازآواز محمدرضا موسوی و سه تار محسن کیمیایی
و موسیقی زمینه با ساز محمدرضا لطفی و احمد عبادی در دشتی
اولین نفر کامنت بزار
صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟...
منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن
...چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وان...
حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
م...
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
...
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
<...یا رب این شمع دلافروز ز کاشانۀ کیست
...تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است