ظالمی را حکایت کنند که هیزمِ درویشان خریدی به حَیف و توانگران را دادی به طَرْح. صاحبدلی بر او گذر کرد و گفت:
ماری تو که هر که را ببینی، بزنی
یا بوم که هر کجا نشینی، بکنی
زورت ار پیش میرود با ما
با خداوند غیبدان نرود
زورمندی مکن بر اهلِ زمین
تا دعایی بر آسمان نرود
از همین صدا داستان های فارسی را در رادیو حکایت بشنوید:
از همین صدا افسانه ی هزار و یک شب را بشنوید:
اولین نفر کامنت بزار
یکی از ملوکِ عرب شنیدم...
آوردهاند که...
یکی را از مل...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است