کارل مارکس دو جمله کلیدی دارد که نحوه رابطه بین دولت و ملت را نشان میدهد. جمله اول این است که «ایدههای طبقه حاکم در هر دورهای ایدههای حاکم بر جامعه است.» اگر طبقه حاکم در مناسبات خود دزدی را ترویج کند، جامعه دزد میشود، اگر طبقه حاکم تجارت را ترویج کند، جامعه تاجر میشود.
بحث بعدی مارکس در مورد شیوه تولید مادی است. شیوه تولید مادی و شیوهای که مازاد تولید در جامعه شکل میگیرد، به طور کلی زندگی اجتماعی، سیاسی و فکری جامعه را مشروط میکند. اگر شیوه تولید در جامعه (چه تولید کالا و چه خدمات) به سمت موقتی سازی جامعه حرکت کند، زندگی اجتماعی، سیاسی و فکری جامعه نیز موقتی میشود.
بنابراین کارل مارکس ۲۰۰ سال پیش به خوبی متوجه شده بود که تا چه حد حاکمان میتوانند بر اخلاق جامعه به طور کلی تاثیر بگذارند. در این اپیزود از پادکست فینسوف قصد دارم در این مورد بحث کنم که چگونه اقدامات دولت و قوانین میتوانند جامعهای کوتاه مدت ایجاد کنند و چگونه میتوان با برخی قوانین، اخلاق اجتماعی را به سمت برد که مردم این جامعه به جای اینکه به منافع کوتاه مدت خود فکر کنند، منافع بلندمدت جامعه را ببینند.
میتوانید به وبسایت فینسوف هم سر بزنید:
اولین نفر کامنت بزار
نیچه در کتاب فراسوی نیک و بد میگوید: «شما دانش...
شاید این جمله براتون عجیب بیاد. از زمانی که یاد...
توهم «سیاست درست» یکی از بدترین توهماتی هست که ...
مدرنیته یکی از مهمترین مفاهیمی هست که دنیای ما...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است