میشل فوکو در جایی میگوید: «قدرت در زبان نهفته است و کسانی که قدرت دارند، زبان را کنترل میکنند» از طرفی خود زبان هم به نوعی سازوکار قدرت را شکل میدهد، ادبیات باعث ایجاد نوع خاصی از ساختار سیاسی و سازوکار قدرت میشود. اما رابطه بین زبان و سیاست چیست؟ چه رابطهای بین فرهنگ زبانی ایرانیان و ساختار سیاسی آن وجود دارد و شاید از آن مهمتر، چگونه میتوان با تغییر زبان، ساختارهای سیاسی را تغییر داد یا با تغییر سازوکار قدرت، زبان را عوض کرد؟
در این پادکست سعی کردهام به این سوالات پاسخ دهم.
اولین نفر کامنت بزار
نیچه در کتاب فراسوی نیک و بد میگوید: «شما دانش...
شاید این جمله براتون عجیب بیاد. از زمانی که یاد...
توهم «سیاست درست» یکی از بدترین توهماتی هست که ...
مدرنیته یکی از مهمترین مفاهیمی هست که دنیای ما...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است